بانك اشعار شاعران معاصر

ساخت وبلاگ
شیطان تو چرا چنین خطایی کردیهرگز نکنم به چون تویی همدردیدانم که تو شیطنت نمایی گاهیلیکن بدهم تو را چنین اگاهیشیطان به زبان مردمان چون باشینزد دگران چو طفل هستی ناشیصد حق یتیم خورده ابی هم روشهستی چو غلام نزدشان حلقه به گوشتو چون که نکرده ای به ادم تعظیممغضوب شدی و رانده رب عظیماز گفتن این شدم بسی ش بانك اشعار شاعران معاصر...
ما را در سایت بانك اشعار شاعران معاصر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fshaeran-moaser2 بازدید : 245 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 11:52

هرچه کردم به خودم کردم و وجدان خودم پسر نوحم و قربانی طوفان خودمتک و تنها تر از آنم که به دادم برسند آنچنانم که شدم دست به دامان خودم موی تو ریخته بر شانه ی تو امّا من شانه ام ریخته بر موی پریشان خودم از بهشتی که تو گفتی خبری نیست که نیست می روم سر بگذارم به بیابان خودم آسمان سرد و هوا سرد و زمین سر بانك اشعار شاعران معاصر...
ما را در سایت بانك اشعار شاعران معاصر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fshaeran-moaser2 بازدید : 192 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 11:52

شبیهِ نرمیِ یک ابر، مهربان بودیهمیشه خنده به لب بودی و جوان بودیصداقتِ هنر از جوهرِ تو پیدا بودو عشق کارِ تو بود و تو کاردان بودیمیانِ چشمه ی مهتاب می درخشیدیشبیهِ آینه بینِ ستارگان بودیحریمِ امنیت و عشق ،" در پناهِ تو " بودمیانِ زندگی خویش ، قهرمان بودیاگر چه قصه ی تو عاشقانه شد آغازتو انتهای غم ا بانك اشعار شاعران معاصر...
ما را در سایت بانك اشعار شاعران معاصر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fshaeran-moaser2 بازدید : 210 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 11:52

زمستان رفت و سرما رفته گوییشکوفه میدمد با عطر و بوییهوا دارد بهاری میشود، زانکه میباردبه دشت تشنه بارانیخ دشت از خجالت آب گردیدبهم پیوست و رودی ناب گردیدزمین در تاب و تب چون بیقراریاز.  آب ِ  رود  ،  گردد    آبیاریجوان شد شاخه خشک درختانگل و سبزه دمید از باغ و بستانبشد دشت و دمن سرسبز و زیباچنان چو بانك اشعار شاعران معاصر...
ما را در سایت بانك اشعار شاعران معاصر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fshaeran-moaser2 بازدید : 239 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 11:52

  تو همانی که دلم لک زده لبخندش را او که هرگز نتوان یافت همانندش را   منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد غزل و عاطفه و روح هنرمندش را   از رقیبان کمین کرده عقب می‌ماند هر که تبلیغ کند خوبی دلبندش را   مثل آن خواب بعید است ببیند دیگر هر که تعریف کند خواب خوشایندش را   مادرم بعد تو هی حال مرا می‌پرس بانك اشعار شاعران معاصر...
ما را در سایت بانك اشعار شاعران معاصر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fshaeran-moaser2 بازدید : 175 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 11:52

چقدر ساده به هم ریختی روان مرا بریده غصّه ی دل کندنت امان مرا قبول کن که مخاطب پسند خواهد شد به هر زبان بنویسند داستان مرا گذشتی از من و شب های خالی از غزلم گرفته حسرت دستان تو جهان مرا سریع پیر شدم آنچنانکه آینه نیز شکسته در دل خود صورت جوان مرا به فکر معجزه ای تازه بودم و ناگاه خدا گرفت به دست تو بانك اشعار شاعران معاصر...
ما را در سایت بانك اشعار شاعران معاصر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fshaeran-moaser2 بازدید : 218 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 11:52

با من برنو به دوش یاغی مشروطه خواه عشق کاری کرده که تبریز می سوزد در آه   بعدها تاریخ می گوید که چشمانت چه کرد؟ با من تنها تر از ستارخان بی سپاه   موی من مانند یال اسب مغرورم سپید روزگار من شبیه کتری چوپان سیاه   هرکسی بعد از تو من را دید گفت از رعد و برق کنده ی پیر بلوطی سوخت نه یک مشت کاه    کارو بانك اشعار شاعران معاصر...
ما را در سایت بانك اشعار شاعران معاصر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fshaeran-moaser2 بازدید : 190 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 11:52